
01 پایان اقتدار علمی، نتیجه کاهش جمعیت
اقتدار علمی، عامل مهم در قدرت چانه زنی ایران در سطح بین الملل است. نتیجه تلاش های محققان سبب خواهد شد همراه دانشی که تولید می کنند، نام و فرهنگ اسلامی مان نیز صادر شود.
طبیعی است که در آینده برای تداوم پیشرفت های کنونی و نیز حفظ دستاوردهای موجود به نیروهای علمی بیشتری نیازمندیم. پس باید بدانیم با کاهش نرخ رشد جمعیت، در آینده ای نه چندان دور، دانشمندان کمتری خواهیم داشت و توفیق های کنونی ادامه نخواهد یافت و شاهد رشد نزولی در عرصه تولید علم و فناوری خواهیم بود.

02 خانوادهای بدون فامیل
معضل تک فرزندی، خانواده هایی را رقم خواهد زد که در آن از روابط فامیلی خبری نیست و عملا نسل بعد از آنان بدون داشتن عمو، عمه، خاله و دایی به زندگی اجتماعی خود ادامه خواهند داد. تضعیف روابط خویشاوندی برای جامعه ما که به روابط خانوادگی اهمیت بسیار می دهد، نابسامانی های بسیاری را در پی خواهد داشت و آتشی زیر خاکستر خواهد بود. اگر نیازهای عاطفی برآورده نشود سلامت روانی اجتماع نیز آسیب خواهد دید و چنین جامعه ای در ورطه سقوط خواهد افتاد.

03 مقایسه با آمریکا، فرانسه و انگلیس
نرخ باروری در ایران از حدود 4/6 فرزند در اوایل دهه 60 به حدود 8/1 فرزند در سالهای اخیر رسیده است. مجامع بین المللی، ایران را در زمینه کاهش موالید، الگویی برای دیگر کشورهای جهان سوم، معرفی و از کشورمان تقدیر کرده اند؛ اما جالب است بدانید که کشورهای صنعتی، همچون سه کشور انگلیس، فرانسه و آمریکا نرخ باروری کشورهایشان را افزایش می دهند. در این صورت آیا می توان گفت که افزایش جمعیت، امری نامطلوب است؟ طبق تحقیقات بین المللی، یکی از سریع ترین و چشمگیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر، متعلق به ایران است. به طوری که کاهش نرخ باروری در ایران طی سی سال گذشته، حیرت انگیز و معادل 70 درصد بوده است.

04 نرخ رشد جمعیت تا سال 1415 به حدود صفر می رسد
روند کنونی در کنترل موالید، سبب خواهد شد که تعداد موالید از اموات، کمتر شود و جانشینی جمعیتی رخ ندهد. در نتیجه، نرخ رشد جمعیت ایران در سال 1415 به 03/0 درصد خواهد رسید و متاسفانه از سال 1420 رشد منفی را تجربه خواهد کرد؛ همان چیزی که امید دشمنان را به انقراض تدریجی اسلام اصیل، امیدوار می سازد.

05 رفتار جهادی مسئولان در رفع موانع
ساده ترین راه حل یک مشکل در دیدگاه برخی، پاک کردن صورت مسأله است؛ افزایش جمعیت می طلبد که مدیران ارشد با آینده نگری و تلاش مضاعف، موانع افزایش جمعیت را از میان بردارند و برای رفع نیازها در کشوری با جمعیت متناسب، برنامه ریزی کنند. رفتار جهادی مدیران برای حل معظلات اجتماعی، اعتماد مردم را برای افزایش جمعیت در پی خواهد داشت. افزودن بر شتاب خدمات، رفع عیوب طرح های مفید به جای حذف آنها و تنوع بخشیدن به خدمات، از جمله اموری است که باید بدان ها همت گمارد.

06 مقایسه نرخ رشد ایران و کشورهای دیگر
آمارها نشان می دهد که کاهش نرخ باروری در ایران، بسیار شتابان است. نرخ کنونی رشد جمعیت ایران 8/1 درصد است؛ در حالی که در کشورهای دیگر مطقه، چنین نیست؛ مثلا نرخ رشد قطر 11/2، عربستان23/2 و کویت 44/2 است.
این امر حاکی از آن است که کاهش جمعیت به صورت کنونی، منطقی و عملی نیست و به پشیمانی می انجامد. کارشناسان معتقدند حداقل نرخ منطقی برای رشد جمعیت در ایران 1/2 درصد است و مسئولان نباید می گذاشتند تعداد افراد با این سرعت، کاهش یابد.
نگاهی به کشورهای پیشرفته چون آمریکا، انگلیس و فرانسه هم نشان می دهد آنان برای افزایش جمعیت کشورشان تلاش می کنند. ژاپن، ترکیه و روسیه از جمله کشورهایی هستند که کاهش جمعیت را خطری برای خویش دانسته و برای رهایی از بحران جمعیتی، برنامه ریزی می کنند. چنین نیز که از قدرت های اقتصادی جهانی به شمار می رود، با وجود داشتن جمعیت بسیار زیاد، سیاست تک فرزندی را کنار گذاشته است.

07 ایران 31 میلیونی با 47 درصد سالمند
سال های 62 تا 65 انفجار جمعیتی کشور رخ داد؛ اما در سالهای 71 تا 72 به دلیل کنترل جمعیت، رشد موالید از 2/3 به 3/2 درصد رسید و این گونه توانستیم جمعیت را کاهش دهیم؛ اما از آن سال به بعد با سقوط آزاد جمعیت کشور رو به رو شدیه ایم؛ به گونه ای که سرعت کاهش رشد جمعیت در ایران از سرعت کاهش رشد جمعیت متوسط جهانی قاره آسیا و همچنین 26 کشور منطقه مدیترانه شرقی بیشتر بوده است. این آمارها نشان می دهد نرخ رشد جمعیت کشورمان به شدت به سمت منفی شدن در حرکت است. وضعیت فرزندآوری در کشورمان به شرایط بحرانی نزدیک می شوند؛ به گونه ای که آمارهای سازمان ملل متحد در سال 2010 گواه آن است که در 80 سال آینده، جمعیت ایران به 31 میلیون نفر کاهش خواهد یافت که 47 درصد آن را افراد سالمند بالای 60 سال را در بر می گیرند.

08 موج سالمندی و توقف توسعه
وجود دو عامل در توسعه، بسیار مهم است: یکی منابع و دیگری نیروی کار. به دلیل کاهش جمعیت، میانگین سنی جمعیت، بالا می رود و در آینده، جامعه ای خواهیم داشت که تعداد سالمندان بیش از جوانان خواهند بود. در نتیجه زنگ توقف توسعه نواخته خواهد شد.
آنچه در کشور ما از آن غفلت شد، «رشد جمعیت متناسب با اهداف توسعه» بود؛ چرا که اگر آغاز دهه 60 لازم بود جلوی «انفجار جمعیت» گرفته شود، جلوگیری از «سونامی پیری جمعیت» و سقوط در گرداب رشد منفی نیز ضروری می بود؛ زیرا سالمندان بیش از آنکه بتوانند چرخ توسعه را بگردانند باید دوران بازنشستگی را بگذرانند و به مراقبت نیاز دارند.

09 کاهش جمعیت برابر است با تضعیف قدرت نظامی
نیروی جوان و جمعیت فراوان، نقش انکارناپذیری در تقویت توان نظامی و مصونیت در برابر تهاجم بیگانگان دارد. اگر تعداد جوانان کشور، کاهش یابد چگونه می توان تهدیدها را پاسخ گفت؟
نگاهی به تجربه دفاع مقدس، نمونه خوبی برای درک اهمیت کثرت جمعیت و جوان بودن نیروهای دفاعی است. در آن دوران برخی خانواده ها، چند فرزند خود را به جبهه فرستادند؛ اما از جامعه مبتلا به تک فرزندی چه توقعی می توان داشت؟

10 تلاش کشورهای پیشرفته برای نجات از بحران جمعیتی
همزمان با صنعتی شدن کشورهای توسعه یافته، افزایش رفاه و سلامت، بروز مشکلات عاطفی میان خانواده ها، گسترش فمنیسم، رواج همجنس بازی و… سبب شد نظام خانواده آسیب بیند و به تبع آن فرزندآوری به شدت کاهش یابد. اوایل دهه 70 میلادی کشورهای پیشرفته از آینده جمعیتی خود نگران شدند و برای نجات از سالخوردگی جمعیت تدابیری اتخاد کردند؛ اما مردم تمایل چندانی به تحمل بار خانواده و فرزندان نشان نمی دادند.
کشورهای غربی برای جبران کاهش جمعیت، مهاجرت پذیری را آغاز کردند؛ اما این بار تغییر ترکیب نژادی کشورشان، باعث نگرانی آنها شد. در نتیجه دوباره به اتخاذ سیاست های حمایت از فرزندآوری (Child benefit) برآمدند که به دلیل رسوخ برخی عقاید همچون بی اعتقادی به خانواده، به سختی نتیجه می دهد.
امنیت شغلی برای بچه دار شدن (مرخصی زایمان با حقوق) یکی از مشوق ها برای افزایش موالید است.
در اسلواکی مدت مرخصی زایمان 3 سال است و دولت در 2 سال اول تولد بچه ماهیانه 256 یورو، هدیه حمایتی پرداخت می کند.
در سوئد پدر و مادرها می توانند از 16 ماه مرخصی زایمان همراه با حقوق استفاده کنند که هزینه آن بین دولت و کارفرما تقسیم می شود.
در انگلیس همه زنان می توانند از 52 هفته مرخصی استفاده کنند که 39 هفته آن همراه با حقوق است. در 6 هفته اول دوره مرخصی 90 درصد حقوق کامل پرداخت می شود و در مابقی مرخصی حقوقی به عنوان حداقل دستمزد برای پرداخت در نظر گرفته شده است.
در فرانسه مادرها در صورت داشتن بچه سوم سالانه هزار یورو کمک مالی دریافت می کنند.
در نروژ هم مادرها 10 ماه مرخصی زایمان با حقوق کامل دارند.
همه این برنامه ها برای این است که زوج ها بدون نگرانی از قطع شدن حقوق یا احتمال از دست دادن شغل شان بتوانند به بچه دار شدن فکر کنند.
- 1
- 2